دل خوش از آنیم که حج می رویم.
12 مرداد 1397 توسط رعنا بابالو
همسفر حج
مردي از سفر حج برگشته، سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را براي امام صادق تعريف مي كرد، مخصوصا يكي از همسفران خويش را بسيار مي ستود كه چه مرد بزرگواري بود، ما به معيت همچو مرد شريفي مفتخر بوديم، يكسره مشغول طاعت و عبادت بود، همين كه در منزلي فرود مي آمديم او فورا به گوشه اي مي رفت و سجاده خويش را پهن مي كرد و به طاعت و عبادت خويش مشغول مي شد.
امام: (پس چه كسي كارهاي او را انجام مي داد؟ و كه حيوان او را تيمار مي كرد؟).
البته افتخار اين كارها با ما بود. او فقط به كارهاي مقدس خويش مشغول بود و كاري به اين كارها نداشت.
(بنابراين همه شما از او برتر بوده ايد).
باید از خودم شروع کنم، عبادت واقعی تواضع می آورد نه بزرگ بینی